بازگشت ترامپ به قدرت و آینده خاورمیانه: فرصتی برای ثبات یا بحرانی نوظهور؟
انتخابات اخیر آمریکا و پیروزی مجدد دونالد ترامپ، پرسشهای بسیاری را در مورد آینده منطقه خاورمیانه، به ویژه در پی درگیریهای اخیر غزه و لبنان، ایجاد کرده است. آیا دولت جدید آمریکا میتواند از موقعیت تضعیفشده ایران بهره ببرد و به سمت ثبات منطقهای گام بردارد؟ یا این بازگشت، به تشدید تنشها و بروز بحرانهای جدید منجر خواهد شد؟
نقش ایران و گروههای نیابتی آن در معادلات منطقهای، به شدت تحت تاثیر حملات اخیر اسرائیل قرار گرفته است. حماس و حزبالله، دو بازوی اصلی نظامی ایران، ضربات سنگینی متحمل شده و تواناییهای نظامی خود را به میزان قابل توجهی از دست دادهاند. این امر، توازن قوا در منطقه را به نفع اسرائیل و متحدانش تغییر داده است. با این حال، تهران ممکن است در تلاش برای جبران این شکستها، به دنبال راهکارهایی از جمله تسریع در برنامه هستهای خود باشد.
برخی تحلیلگران معتقدند که تضعیف قابل توجه گروههای نیابتی ایران، فرصتی طلایی برای آمریکا و متحدانش در منطقه جهت تقویت همکاریهای امنیتی و اقتصادی فراهم میآورد. ایجاد یک ائتلاف منطقهای قویتر و گسترش توافقات ابراهیم، از جمله عادیسازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل، از جمله اهدافی هستند که میتوانند به ثبات بیشتر در منطقه کمک کنند. اما دستیابی به این اهداف، چالشهای جدی در پیش دارد.
مهمترین مانع در این مسیر، سیاستهای داخلی آمریکا و اسرائیل است. مواضع تندروانه برخی از مقامات اسرائیلی در قبال فلسطینیها، میتواند مذاکرات صلح و عادیسازی روابط با کشورهای عربی را به مخاطره اندازد. همکاری با دولت جدید آمریکا نیز به چالشهایی در سطح داخلی آمریکا برمیخورد.
علاوه بر این، وضعیت اقتصادی برخی از کشورهای منطقه، مانند مصر، و ادامه تهدیدات گروههای مسلح مانند حوثیها در یمن، میتواند ثبات منطقهای را تحت الشعاع قرار دهد. نقش روسیه نیز در این معادلات، به عنوان میانجی یا عاملی تاثیرگذار، قابل چشم پوشی نیست.
در نهایت، آینده خاورمیانه در گروی تصمیمات و اقدامات دولت جدید آمریکا و بازیگران منطقهای است. آیا فرصت موجود برای ثبات بیشتر، به واقعیت تبدیل خواهد شد یا شاهد بروز بحرانهای جدید در این منطقه پرآشوب خواهیم بود؟ پاسخ به این پرسش، نیازمند رصد دقیق تحولات سیاسی و امنیتی در ماهها و سالهای آتی است.