“`html
بحران مسکن در ایران: ناکامی سیاستهای حمایتی و دلایل آن
سالهاست که طرحهای مختلفی مانند مسکن مهر، اقدام ملی و نهضت ملی مسکن برای تأمین مسکن مردم اجرا شدهاند؛ اما نه تنها مشکل کمبود مسکن حل نشده، بلکه بر اساس گفتههای عضو هیئت رئیسه مجلس، سالانه حدود یک میلیون نفر به جمعیت مستأجران افزوده میشود. آمارها نشان میدهند که میلیونها نفر در کشور فاقد مسکن شخصی هستند. این سوال اساسی مطرح میشود که چرا این طرحها تاکنون نتوانستهاند تأثیر قابل توجهی بر بازار مسکن داشته باشند و مشکل را ریشهکن کنند؟
یکی از گزارشهای مهم، سه عامل کلیدی را در ناکامی طرحهای حمایتی مسکن مشخص میکند. اول، عدم توانایی مالی اکثر مردم برای پرداخت آورده اولیه. در حالی که بانکها بر اساس قانون موظف به ارائه تسهیلات هستند، عملکرد آنها بسیار ضعیف بوده و تنها بخش کوچکی از تعهدات خود را انجام دادهاند. دلیل این امر، سودآوری بیشتر بانکها از طریق سرمایهگذاری در بازار ملک و بنگاهداری به جای ارائه تسهیلات مسکن است. دوم، عدم عرضه زمینهای دولتی. دولت با وجود دارا بودن زمینهای وسیع، به دلیل افزایش سرسامآور قیمت زمینها در سالهای اخیر، از عرضه آنها خودداری میکند. سوم، عدم جذابیت مدل انبوهسازی مسکن برای مردم. تجربه مسکن مهر نشان میدهد که ساخت انبوه واحدهای مسکونی بدون توجه به نیازهای واقعی مردم، منجر به تعداد زیادی واحد خالی میشود.
نقش مخرب بانکها در بحران مسکن
گزارشها نشان میدهند که عدم توانایی مالی مردم در پرداخت آورده اولیه، یکی از موانع اصلی در اجرای طرحهای حمایتی مسکن است. بانکها با عدم ارائه تسهیلات کافی، این مشکل را تشدید کردهاند. بررسیها نشان میدهد که تسهیلات ارائه شده، حتی برای خرید مساحت بسیار محدودی از مسکن نیز کفایت نمیکند. به جای ارائه تسهیلات، بانکها ترجیح میدهند در بازار املاک سرمایهگذاری کنند و از افزایش قیمت مسکن سود ببرند. حجم قابل توجهی از داراییهای غیرمنقول بانکها، نشاندهنده این رویکرد سودجویانه است.
احتکار زمین توسط دستگاههای دولتی
یکی دیگر از عوامل اصلی ناکامی طرحهای حمایتی مسکن، عدم شفافیت در روند اجرای پروژهها و احتکار زمینهای دولتی است. دولت با وجود تعهد قانونی برای تأمین زمین، از عرضه زمینهای خودداری میکند و از افزایش قیمت زمین سود میبرد. این در حالی است که دولت مالکیت بخش عظیمی از زمینهای کشور را در اختیار دارد. این سیاست باعث شده است که پروژههای مسکن در هالهای از ابهام قرار بگیرند و به نتیجه نرسند.
عدم جذابیت انبوهسازی برای مردم
مدل انبوهسازی مسکن در پروژههای دولتی، به دلیل هزینههای بالا و عدم تطابق با نیازهای مردم، با استقبال ضعیفی روبرو شده است. این امر نشان میدهد که الگوی تولید مسکن باید با توجه به نیازهای واقعی و شرایط بازار اصلاح شود. تجارب گذشته نشان داده است که ساخت واحدهای مسکونی بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی مردم، منجر به افزایش تعداد واحدهای خالی میشود.
نتیجهگیری
عدم موفقیت طرحهای حمایتی مسکن، ناشی از عوامل متعددی است که شامل عدم توانایی مالی مردم، عدم عرضه زمین توسط دولت، و عدم جذابیت مدل انبوهسازی مسکن میشود. بانکها و دستگاههای دولتی با سیاستهای خود، به طور غیرمستقیم مانع از تأمین مسکن برای مردم میشوند. حل بحران مسکن نیازمند تغییر در رویکرد و سیاستهای دولت و بانکها است.
“`